طلاق در بیماری های صعب العلاج جدید
براساس ماده 1133 قانون مدنی، مرد هر زمان كه بخواهد بدون هیچ دلیلی می تواند همسرش را به شرط پرداخت تمام حق و حقوقش طلاق دهد.
در این راستا یكی از این موارد كه مرد به راحتی و بدون هیچ چون و چرایی می تواند همسرش را طلاق دهد ابتلابه برخی بیماری ها قبل یا بعد از ازدواج می باشد. این در حالی است كه به گفته كارشناسان متاسفانه قانون درباره حقوق زن ها در این باره با قدرت عمل نكرده است. بنابراین طبق اصلاحیه همین قانون زن فقط تحت شرایط خاص و در صورت اثبات ادعایش می تواند دادخواست طلاق دهد. حال با توجه به شیوع برخی بیماری های كشنده و خطرناك از جمله ایدز، هپاتیت، و... كه به طور عموم غیرقابل درمان و یا دیردرمان هستند و خطر جانی دارند اگر مردی مبتلابه این قبیل بیماری ها بوده و یا در طول زندگی گرفتار چنین بیماری هایی شود قانون تكلیف خاصی را برای زن مشخص نكرده و سكوت اختیار كرده است. به همین خاطر تنها راه نجات زن را در اثبات عسر و حرج می داند!
اگر خانم یا آقایی بیماری شان را از طرف مقابل پنهان کنند، برای او حق فسخ وجود دارد؛ آن هم فسخی که طبق قانون (ماده 1131)، فوریت دارد. یعنی اگر کسی بلافاصله بعد از اینکه متوجه بیماری همسرش می شود، برای فسخ نکاح اقدام نکند، این حق و اختیار او از بین می رود. البته به شرطی که از لزوم فوریت فسخ اطلاع داشته باشد. تشخیص این موضوع که امکان و اختیار فسخ تا چه زمانی است به عرف و عادت بستگی دارد.
حالا اگر فسخ انجام شود، زن می تواند مهرش را مطالبه کند؟
هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به هر دلیلی فسخ شود، زن حق مهر ندارد مگر اینکه علت فسخ نکاح، ابتلای شوهر به «عنن» باشد. (ناتوانی در نزدیکی با زن). در این صورت، با وجود فسخ نکاح، نصف مبلغ مهریه به زن تعلق می گیرد. (ماده 1101)
چه بیماری هایی فسخ را در پی دارد؟
طبق ماده 1121 قانون مدنی، جنون هر کدام از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل باعث حق فسخ است.
معنای این ماده قانونی، این است که فرد مدام دچار این بیماری باشد نه اینکه برای مدت کوتاهی دچار بیماری روان پزشکی شود و بهبود یابد. این قانون زمانی مصداق پیدا می کند که فرد هر چند وقت یک بار، مثلا هر هفته یا ماهی یک چند بار دچار حالت های غیرعادی باشد یا تمام روزها علایم این بیماری در او دیده شود. البته این بیماری باید مادام العمر و برای طرف مقابل خطرناک باشد.
عیب هایی که برای مرد و زن حق فسخ ایجاد می کند، از نظر قانگذار یکی نیست.
در ماده 1127 قانون مدنی هم آمده اگر مردی بعد از عقد به بیماری های مقاربتی مبتلا شود، زن حق دارد از برقراری رابطه زناشویی با او امتناع کند ولی به او نفقه تعلق می گیرد
عیب هایی در مرد که حق فسخ برای زن ایجاد می کند عبارتند از:
1-حضا؛ (یعنی اخته بودن مرد از طریق دخل و تصرف و عملیات مادی در بیضه که باعث می شود نابارورشود.)
2-عنن؛ به شرطی که حتی یک بار عمل زناشویی انجام نشده باشد
3-مقطوع بودن آلت؛ (یعنی قطع شدن آلت تناسلی به اندازه ای که مرد قادر به برقراری رابطه زناشویی نباشد.)
عیب هایی در زن که حق فسخ برای مرد ایجاد می کند:
1-ابتلا به جذام
2-برص
3-افصاء (یکی شدن مجرای حیض و بول در اثر مقاربت)
4-زمین گیر بودن زن
5-نابینایی هر دو چشم
این عیب ها در صورتی باعث ایجاد حق فسخ برای مرد می شود(ماده 1124قانون مدنی) که در هنگام عقد وجود داشته باشد نه اینکه بعد از عقد ایجاد شود.
البته مثلا اگر مردی که به انتخاب پدر و مادرش با خانمی که چندان او را ندیده ازدواج کند و متوجه شود که به بیماری جذام مبتلاست، حق فسخ ازدواج را دارد.
اگر این موضوع را قبل از برقراری رابطه زناشویی بفهمد، زن حق مهر نخواهد داشت ولی اگر بعد از برقراری رابطه زناشویی متوجه شود، باید تمام مهریه را بپردازد.
طبق ماده1125 قانون مدنی، اگر جنون و عنن بعد از عقد هم اتفاق بیفتد، به زن حق فسخ داده می شود.
طبق ماده 1126 قانون مدنی، اگر زن یا مرد قبل از عقد بدانند طرف مقابلشان به یکی از بیماری هایی که حق فسخ ایجاد می کند مبتلاست، دیگر بعد از عقد حق فسخ نخواهند داشت.
در ماده 1127 قانون مدنی هم آمده اگر مردی بعد از عقد به بیماری های مقاربتی مبتلا شود، زن حق دارد از برقراری رابطه زناشویی با او امتناع کند ولی به او نفقه تعلق می گیرد.
تبصره 5 ماده 1130قانون مدنی ابتلای مرد به بیماری های صعب العلاج روانی یا مسری یا هر بیماری صعب العلاج دیگری (مثل سرطان) که زندگی مشترک را تهدید کند، یعنی زندگی همراه با مشقت باشد و تحمل آن مشکل شود، باعث می شود زن بتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند و در صورتی که ادعای او ثابت شود، دادگاه مرد را وادار به طلاق خواهد کرد. در این صورت خانم می تواند تمام حق و حقوق خود را هم مطالبه کند.
بیماری های صعب العلاج نوظهور بلای جان خانواده ها
با وجود این كه بیماری های صعب العلاج نوظهور از جمله ایدز، هپاتیت و...از گروه بیماری هایی هستند كه در صورت مبتلاشدن زن یا مرد جان و سلامت شریك زندگی را به خطر می اندازد اما متاسفانه قانون در این باره سكوت كرده است. زیرا زمانی كه قانون حمایت از خانواده ها نوشته می شد این بیماری ها وجود نداشتند و درحال حاضر هم هیچ تكلیفی برای این گروه از زوجین مشخص نشده است. بنابراین قانونگذاران بایستی با جدیت این موضوع را مورد بررسی قرار دهند و با تدوین و تصویب قوانین مناسب ضمن آن كه سلامت خانواده ها را تامین كنند آنها را نیز از این دغدغه های مهم نجات دهند.
درحال حاضر مواد قانونی موجود در كشور در رابطه با فسخ نكاح زوجینی است كه قبل از ازدواج دارای بیماری بوده اند و تاكنون در رابطه با بیماری هایی كه زن یا شوهر در طول زندگی مشترك مبتلابه آن می شوند هیچ تصمیمی گرفته نشده است و معلوم هم نیست كه این موضوع چه زمانی بررسی و قوانین لازم برای آن تدوین می شود. با این وجود تا آن زمان بهترین راهكار این است كه زن یا شوهر بخصوص خانم ها هنگام ازدواج در عقدنامه شرط سلامتی كامل همسر را جزو شروط ضمن عقد عنوان كنند چرا كه مرد هر زمان و به هر دلیلی كه بخواهد می تواند همسرش را با پرداخت مهریه و حق و حقوقش طلاق دهد اما از آنجا كه در اینجا قانون دست زن را به غیر از مواردی خاص بسته است پس زن می تواند حق سالم بودن شوهرش را جزو شرایط ضمن عقد بگنجاند. در غیر این صورت این حق را از خودش سلب كرده است. اما نكته حائز اهمیت این است كه اگر زن یا شوهر این موضوع را جزو شروط ضمن عقد قید نكرده باشند در صورت بروز مشكل، محاكم شرط را بر سالم بودن هر دو قلمداد كرده و به موضوع پرونده رسیدگی خواهند كرد.
جوانى دختر باكره اى را، مشروط بر صحّت كامل طرفین، به عقد ازدواج دائمى خود در آورده است. در اوّلین فرصت بعد از ازدواج، كه زوجین با هم تنها شده اند، زوجه متوجّه مى شود كه ناحیه ى فوقانى بدن شوهر دچار ناراحتى مادرزادى، قیفى شكل، ناموزون و غیر طبیعى است. بدین جهت مواقعه اى صورت نگرفت
آیا نبودن بكارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد مى شود؟ و معناى فسخ چیست؟
پاسخ : در صورتى كه شرط بكارت كرده باشد حقّ فسخ دارد و معمولا در محیطهاى ما، شرط بكارت به عنوان یك شرط ضمنى و از پیش توافق شده مى باشد و معناى فسخ این است كه بگوید من عقد را فسخ كردم یا به هم زدم و به هر زبانى باشد كافى است.
اگر مردى قبل از ازدواج از نزدیكى عاجز باشد و زن بعد از مراسم عروسى بفهمد و فوراً عقد و نكاح را به هم نزند و از شوهر جدا نشود، آیا در این صورت زن مى تواند بدون طلاق شوهر كند؟
پاسخ : در این موارد، زن باید به حاكم شرع مراجعه كند و حاكم یك سال به مرد مهلت مى دهد اگر درمان شد ازدواج باقى است، در غیر این صورت زن مى تواند نكاح را فسخ كند و احتیاج به طلاق نیست و به فرض كه مرد بعد از آن هم خوب شود قابل بازگشت نیست مگر به صورت ازدواج جدید.
اگر زن بعد از عقد بفهمد همسرش معتاد است آیا مى تواند عقد را فسخ كند، تكلیف مهریه چه خواهد شد؟
پاسخ : اگر زن در موقع عقد شرط كند كه هرگاه شوهر مثلا مسافرت نماید یا معتاد به موادّ مخدر گردد یا خرجى او را ندهد اختیار طلاق با او باشد این شرط باطل است ولى هرگاه شرط كند كه او از طرف شوهرش وكیل باشد كه هرگاه این كارها را انجام دهد خود را مطلّقه كند این وكالت صحیح است و در چنین صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.
جوانى دختر باكره اى را، مشروط بر صحّت كامل طرفین، به عقد ازدواج دائمى خود در آورده است. در اوّلین فرصت بعد از ازدواج، كه زوجین با هم تنها شده اند، زوجه متوجّه مى شود كه ناحیه ى فوقانى بدن شوهر دچار ناراحتى مادرزادى، قیفى شكل، ناموزون و غیر طبیعى است. بدین جهت مواقعه اى صورت نگرفت. در این صورت:
1ـ آیا زوجه اختیار فسخ نكاح را دارد؟
2ـ در فرض جواز فسخ نكاح، و با توجّه به این كه زوجه مدخول بها نیست، آیا مى تواند نصف مهریّه و دیگر خسارات، از قبیل هزینه میهمانى و مانند آن، را از زوج مطالبه كند؟
پاسخ : این عیب از عیوب فسخ نكاح نیست; مگر این كه قبلا شرط صحّت كامل كرده باشند. در این صورت زن حقّ فسخ از باب خیار تدلیس دارد، ولى در فرض مسأله كه مواقعه صورت نگرفته مهر به او تعلّق نمى گیرد. امّا اگر خساراتى متحمّل شده، مى تواند آن را از زوج بگیرد.
فراوری : طاهره رشیدی بخش حقوق تبیان
منابع : 1- آفتاب / 2- روزنامه ایران / 3- وبلاگ شهروز نصیری
مقالات مرتبط: